شعر، موسیقی، داستان و ....

مطالب متنوع و جذاب

شعر، موسیقی، داستان و ....

مطالب متنوع و جذاب

دعوتم کن به شرابی که کند مست مرا


دعوتم کن به شرابی که کند مست مرا
فارغ از زندگی و هرچه در او هست مرا

دعوتم کن به خیابان تنت تا به جنون
لا ابالی و کمی بد تر از این پست مرا

مست کن آینه را، غرق تماشا بشود
کور کن راه فرارم نشود رَست مرا

تو زبردستی و عاشق کش پیمانه پرست
فرض کن مثل خودت مست زبردست مرا

باز کن دکمه ی پیراهن و بانو بکشان
داخل ِ معرکه و کوچه ای بن بست مرا

هم صحبت تنهایی


هم صحبت تنهایی

 

هم صحبت تنهایی من باز ڪجایی؟!

امروز خرابم، نڪند دیر بیایی!؟

 

من عاشق چشمان یڪی دلبر ظالم

جز عشق نڪردم بخدا هیچ خطایی

 

سهراب شدم، خنجر شیرین به دلم رفت

زهرم برسان چون ڪه مرا نیست دوایی

 

جز مردن و آزاد شدن از غم و ماتم

امشب به لب سوخته ام نیست دعایی

 

ای یاور تنهایی من بر سر راهت

با دلبر بی عاطفه گو هست خدایی