شعر، موسیقی، داستان و ....

مطالب متنوع و جذاب

شعر، موسیقی، داستان و ....

مطالب متنوع و جذاب

گل شوی در باغ عشقم، باغبانت می شوم

گل شوی در باغ عشقم، باغبانت می شوم

در کویر داغ و سوزان، سایبانت می شوم

 

رخ نمایی بر من عاشق میان گلرخان

عمر نوحی را بگیرم، جاودانت می شوم

 

خم ز ابرویم رها کن با نگاهی مهربان

خنده بر لب ها نهی، من مهربانت می شوم

 

قصه پردازم تویی، نقش مرا حاشا مکن

راویم باشی عزیزم، قهرمانت می شوم

 

پر گشا بر اوج مینا تا رسی بر طارق عشق

وا  رهم از تیرگی چون آسمانت می شوم

 

با دلم همراه شو در راه عشق و عاشقی

راهی و همدل شوی، من ساربانت می شوم

عشق تو

عشق تو

در دلم عشق تو مے ماند و من مےمیرم

عاقبت از غم تو ره به جنون مے گیرم

چہ ڪنم گر تو نباشے همہ دنیاے دلم؟

بخدا بے تو ز دیدار همہ دلگیرم

تو چہ گفتے بہ دلم؟ جز سخن مهر و وفا

من چہ گفتم بہ تو؟ جز اینڪہ به غم زنجیرم

از تو آغاز شد و با تو به پایان برسد

این ڪتابے ڪہ مهیا شده از تقدیرم

آواز عشق

آواز عشق  

 

عشق آواز قشنگی است، شنیدن دارد

و بهشتی است تماشایی و دیدن دارد

 

مثل یک سیبِ بهشتی به درختی جاوید

خوردنی هست گناهش و چشیدن دارد

 

بال و پر می دهد و قدرت پرواز به تو

و چنین بال و پر، از خویش پریدن دارد

 

نه فقط قلب به شورش و تپش می افتد

بلکه سلول به سلول تپیدن دارد

 

عشق بیماری سختی است، سراسر همه درد

و چه دردی است! چه دردی! که کشیدن دارد




آواز عشق,آواز,عشق,قلب,شورش,تپش,آواز قشنگ