شعر، موسیقی، داستان و ....

مطالب متنوع و جذاب

شعر، موسیقی، داستان و ....

مطالب متنوع و جذاب

مجموعه دو بیتی های باباطاهر عریان سری دهم

دوبیتی شماره ۴۶

خوشا آنانکه پا از سر ندونند

مثال شعله خشک و تر ندونند

کنشت و کعبه و بتخانه و دیر

سرائی خالی از دلبر ندونند

 

دوبیتی شماره ۴۷

خوشا آنانکه هر شامان ته وینند

سخن با ته گرند با ته نشینند

مو که پایم نبی کایم ته وینم

بشم آنان بوینم که ته وینند

 

دوبیتی شماره ۴۸

خوشا آنان که با ته همنشینند

همیشه با دل خرم نشینند

همین بی رسم عشق و عشقبازی

که گستاخانه آیند و ته بینند

 

دوبیتی شماره ۴۹

لاله کاران دگر لاله مکارید

باغبانان دو دست از گل بدارید

اگر عهد گلان این بو که دیدم

بیخ گل بر کنید و خار بکارید

 

دوبیتی شماره ۵۰

مو آن رندم که نامم بی قلندر

نه خان دیرم نه مان دیرم نه لنگر

چو روج آیو بگردم گرد گیتی

چو شو آیو به خشتی وانهم سر

 

مجموعه دو بیتی های باباطاهر، دو بیتی های باباطاهر عریان، دو بیتی های باباطاهر، دو بیتی باباطاهر عریان، باباطاهر عریان،
مشاعره با دو بیتی های باباطاهر، مشاعره با اشعار باباطاهر

دانلود فایل صوتی - حافظ شیرازی - غزل شماره ۹

دانلود فایل صوتی - حافظ شیرازی - غزل شماره ۹

دانلـــود کنید

غزل شماره ۹

رونق عهد شباب است دگر بستان را

می‌رسد مژده گل بلبل خوش الحان را

ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی

خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را

گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش

خاکروب در میخانه کنم مژگان را

ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان

مضطرب حال مگردان من سرگردان را

ترسم این قوم که بر دردکشان می‌خندند

در سر کار خرابات کنند ایمان را

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح

هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

برو از خانه گردون به در و نان مطلب

کان سیه کاسه در آخر بکشد مهمان را

هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است

گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را

ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد

وقت آن است که بدرود کنی زندان را

حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی

دام تزویر مکن چون دگران قرآن را

حافظ شیرازی

دانلود فایل صوتی - محمدحسین شهریار- حالا چــرا؟

دانلود فایل صوتی - محمدحسین شهریار- حالا چــرا؟

دانلـــود کنید

حالا چرا

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار

این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا

شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود

ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا

ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت

اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند

در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا

در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین

خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا

شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر

این سفر راه قیامت می روی تنها چرا

محمدحسین شهریار