شعر، موسیقی، داستان و ....

مطالب متنوع و جذاب

شعر، موسیقی، داستان و ....

مطالب متنوع و جذاب

عاشق دیدار

عاشق دیدار

 

کیست کاندر دو جهان عاشق دیدار تو نیست

کو کسی کو؟ به دل و دیده خریدار تو نیست

 

دور کن پرده، ز رخسار و رقیب از پهلو

که مرا طاقت نادیدن دیدار تو نیست

 

در تو حیرانم و آن کس، که ندانست تو را

وندر آن کس، که بدانست و طلب کار تو نیست

 

در طلب کاری گلزار، وصالت امروز

نیست راهی که درو پای من و خار تو نیست

 

شربت وصل تو را، وقت صلای عام است

ز آنکه در شهر، کسی نیست که بیمار تو نیست

 

من به شکرانهٔ وصلت، دل و جان پیش کشم

گر متاع دل و جان، کاسد بازار تو نیست

 

در بهای نظری، از تو بدادم جانی

بپذیر از من اگر چند سزاوار تو نیست

 

وصل تو خواستم از لطف تو روزی، گفتی

چون مرا رای بود، حاجت گفتار تو نیست

 

سیف فرغانی، از تو به که نالد چون هیچ

«کس ندانم که درین شهر گرفتار تو نیست»

 

سیف فرغانی

یاد تو


یاد تو

 

هر چه زیباست مرا یاد تو می اندازد

آن که بیناست مرا یاد تو می اندازد

 

تو که نزدیک تر از من به منی می دانی

دل که شیداست مرا یاد تو می اندازد

 

هر زمان نغمه عشقی است که من می شنوم

از تو گویاست، مرا یاد تو می اندازد

 

دیگران هر چه بخواهند بگویند که عشق

بی کم و کاست مرا یاد تو می اندازد

 

ساعتی نیست فراموش کنم یاد تو را

غم که با ماست مرا یاد تو می اندازد


یاد تو
عشق
فراموش
نغمه عشقی
نغمه
عشقی