شعر، موسیقی، داستان و ....

مطالب متنوع و جذاب

شعر، موسیقی، داستان و ....

مطالب متنوع و جذاب

دانلود فایل صوتی - محمدحسین شهریار- بارگاه حافظ

دانلود فایل صوتی - محمدحسین شهریار- بارگاه حافظ

بارگاه حافظ

شب ها به کنج خلوتم آواز می دهند

کای خفته، گنج خلوتیان باز می دهند

گوئی به ارغنون مناجاتیان صبح

از بارگاه حافظم آواز می دهند

وصل است رشته سخنم با جهان راز

زان در سخن نصیبم از راز می دهند

وقتی همای شوق مرا هم فرشتگان

تا آشیان قدس تو پرواز می دهند

ساز سماع زهره در آغوش طبع توست

خوش خاکیان که گوش به این ساز می دهند

آنجا که دم زند ز تجلی، جمال یار

فرصت به آبگینه غماز می دهند

سازش به هر سری نکند تاج افتخار

آزادگی به سرو سرافراز می دهند

ما را رسد مدیحه حافظ که وصف گل

با بلبلان قافیه پرداز می دهند

تا شب به حجله فلک آمد عروس ماه

شمعی به دست زهره ی طناز می دهند

آنجا که ریزه کاری سبک بدیع توست

ما را به مکتب قلم انداز می دهند

دیوان توست یا که پس از کشتگان جنگ

رختی به خانواده سرباز می دهند

هرگز به ناز سرمه فروشش نیاز نیست

نرگس که از خم ازلش ناز می دهند

بارد مه و ستاره در ایوان شهریار

کامشب صلا به حافظ شیراز می دهند

محمدحسین شهریار

دانلود فایل صوتی - محمدحسین شهریار- باده وحدت

دانلود فایل صوتی - محمدحسین شهریار- باده وحدت

باده وحدت

سر برآرید حریفان که سبوئی بزنیم

خواب را رخت بپیچیم و به سوئی بزنیم

باز در خم فلک باده وحدت سافی است

سر برآرید حریفان که سبوئی بزنیم

ماهتابست و سکوت و ابدیت ما نیز

سر سپاریم به مرغ حق و طوئی بزنیم

خرقه از پیر فلک دارم و کشکول از ماه

تا به دریوزه شبی پرسه به کوئی بزنیم

چند بر سینه زدن سنگ محبت باری

سر به سکوی در آینه روئی بزنیم

چاه سیمین زغنان است در این راه مگر

چنگ در سلسله ی سلسله موئی بزنیم

آری این نعره مستانه که امشب ما راست

به سر کوی بت عربده جوئی بزنیم

اشک آویزه ی مژگان طلبد دامن چاک

مگرش سوزن ترمیم و رفوئی بزنیم

خیمه زد ابر بهاران به سر سبزه که باز

خیمه چون سرو روان بر لب جوئی بزنیم

رسم های کهنت نای زمان نو کردند

ما هم این خرقه بشوئیم و اتوئی بزنیم

او همه کوزه تهمت به سر ما شکنند

ما نه آنیم که سنگی به کدوئی بزنیم

بیش و کم سنجش ما را نسزد ورنه که ما

آن ترازوی دقیقیم که موئی بزنیم

آخر ای شاهسوار ابدیت چه شود

گر به چوگان سر زلف تو گوئی بزنیم

شهریارا سر آزاده نه سربار تن است

چه ضرورت که دم از سر مگوئی بزنیم

محمدحسین شهریار

دانلود فایل صوتی - محمدحسین شهریار- انتظار

دانلود فایل صوتی - محمدحسین شهریار- انتظار

انتظار

باز امشب ای ستاره تابان نیامدی

باز ای سپیده شب هجران نیامدی

شمعم شکفته بود که خندد به روی تو

افسوس ای شکوفه خندان نیامدی

زندانی تو بودم و مهتاب من چرا

باز امشب از دریچه زندان نیامدی

با ما سر چه داشتی ای تیره شب که باز

چون سرگذشت عشق به پایان نیامدی

مگذار قند من که به یغما برد مگس

طوطی من، که در شکرستان نیامدی

شعر من از زبان تو خوش صید دل کند

افسوس ای غزال غزل خوان نیامدی

گفتم به خوان عشق شدم میزبان ماه

نامهربان من تو که مهمان نیامدی

خوان شکر به خون جگر دست می دهد

مهمان من چرا به سر خوان نیامدی

دیوان حافظی تو و دیوانه تو من

اما پری به دیدن دیوان نیامدی

نشناختی فغان دل رهگذر که دوش

ای ماه قصر بر لب ایوان نیامدی

گیتی متاع چون منش آید گران به دست

اما تو هم به دست من ارزان نیامدی

صبرم ندیده ای که چه زورق شکسته ایست

ای تخته ام سپرده به طوفان نیامدی

عیش دل شکسته عزا می کنی چرا؟

ای دم تویی که من به تو قربان نیامدی

در طبع شعر شهریار خزان شد بهار عشق

زیرا تو خرمن گل و ریحان نیامدی

محمدحسین شهریار