غزلی از بابا طاهر عریان (لک)
دلا در عشق تو صد دفترستم
که صد دفتر ز کونین ازبرستم
منم آن بلبل گل ناشکفته
که آذر در ته خاکسترستم
دلم سوجه ز غصه ور بریجه
جفای دوست را خواهان ترستم
مو آن عودم میان آتشستان
که این نه آسمان ها مجمرستم
شد از نیل غم و ماتم دلم خون
به چهره خوشتر از نیلوفرستم
درین آلاله در کویش چو گلخن
به داغ دل چو سوزان اخگرستم
نه زورستم که با دشمن ستیزم
نه بهر دوستان سیم و زرستم
ز دوران گرچه پر بی جام عیشم
ولی بی دوست خونین ساغرستم
چرم دایم درین مرز و درین کشت
که مرغ خوگر باغ و برستم
منم طاهر که از عشق نکویان
دلی لبریز خون اندر برستم
بابا طاهر لک
باباطاهر عریان عارف و شاعر قرن پنجم هجری قمری و معاصر با طغرل شاه سلجوقی است. البته در باب حوادث زندگی و احوالات بابا طاهر اطلاعات مبسوطی در دست نیست. برخی تذکره نویسان وی را معاصر عینالقضات همدانی (یعنی حدود سال ۵۲۵ هجری قمری) و برخی وی را هم عهد خواجه نصیر (۶۷۲ هجری قمری) دانستهاند. از باباطاهر علاوه بر دوبیتی های معروف او، مجموعه کلمات قصاری نیز به زبان عربی به نام «اشارات» به جای مانده است.