روی ماهت همه شب دشمن خواب است گُلم
بین ما فاصله بی حدّ و حساب است گُلم
نوشداروی دلِ زخمی من شربت تو است
شهد نوشین لبت شربت ناب است گُلم
منتظر بودمت ای دلبر زیبا رُخ ما
بهر دیدار تو دل در تب و تاب است گُلم
آه بازی مکن ای یار چُنین با دل من
مرگِ دل ساده تر از مرگ حُباب است گُلم
آن صفایی که به این کوچه ی دل آمده است
همه از مرحمت عطر گُلاب است گُلم
تشنه ام تشنه ی آن چشمه ی خندا ن لبت
گر چه دیری است که دل سیرِ سراب است گُلم
امشب ای ساقی سیمینْ رُخِ میخانه ی عشق
دل ِ من مست تر از مست شراب است گُلم
باز گفتم ندهم دل به غم عشق کسی
عاقبت بلبلِ دل صید عُقاب است گُلم
نظری کن تو به این چهره ی غمگینِ دلم
چهره ها گر چه نهانْ زیر نقاب است گُلم
هان غنیمت شُمُر این لحظه ی دیدار که چون
کار این چرخِ جفا پیشه شتاب است گُلم
یک شب افتاد در این برکه ی دلْ نقشِ رُخت
حیفْ رؤیای (من و تو) نقش بر آب است گُلم
پنجشنبه 20 خرداد 1395 ساعت 09:08
سلام دوستم.عالی بود.خوشحال می شم به منم سری بزنی.