شعر، موسیقی، داستان و ....

مطالب متنوع و جذاب

شعر، موسیقی، داستان و ....

مطالب متنوع و جذاب

حکایاتی از سعدی - باب دوم - در اخلاق پارسایان

برای مشاهده متن هر حکایت، روی عنوان آن کلیک کنید.

حکایت خوش بینى و ترک تجسس

حکایت مناجات پارساى آگاه

حکایت مناجات عبدالقادر

حکایت دوستى انسانهاى پاکدل

حکایت دورى از سالوسان خوش نما

حکایت زاهد دغلباز

حکایت خوابیدن بهتر از عیبجویى است

حکایت من آنم که خود مى دانم

حکایت دو حالت عارفان وارسته

حکایت اثر سخن بر دل

حکایت تلاش براى رسیدن به کعبه مقصود

حکایت شکر به خاطر گناه نکردن

حکایت پرهیز از اظهار نیاز در نزد دشمن

حکایت پارساى خداشناس و باعزت

حکایت بهشتى شدن شاه و دوزخى شدن پارسا

حکایت مرگ توانگر و زندگى فقیر

حکایت عابد ریاکار و مرگ نکبت بار او

حکایت پند لقمان حکیم

حکایت کرامت آوازه خوان ناخوش آواز

حکایت ادب را از بى ادبان آموختم

حکایت نور معرفت در دل کم خور

حکایت گله از عیبجویى مردم

حکایت اعتراض به عابد بى خبر از عشق

حکایت با نیکى کردنت عیبجو را شرمنده ساز

حکایت نعره شوریده دل

حکایت آرامش در سایه قناعت

حکایت دیدار به اندازه موجب محبت بیشتر است

حکایت گله از همسر ناسازگار

حکایت غم نان و عیال، عامل بازدارى از سیر در عالم معنى

حکایت تباه شدن عابد بر اثر زرق و برق دنیا

حکایت پارسا یعنى وارسته از دلبستگى به دنیا

حکایت گرسنه را نان تهى، کوفته است

حکایت دستور براى رفع مزاحمت مردم

حکایت پند گرفتن از گفتار واعظان

حکایت صبر و تحمل در برابر نااهلان

حکایت نتیجه فروتنى

حکایت پهلوان تن و ناتوان جان

حکایت کمترین نشانه برادران با صفا

حکایت زن زشت رو و همسر نابینا

حکایت سیرت زیبا بهتر از صورت زیبا

حکایت اعتراض به همنشینى گیاه با گل و پاسخ گیاه

حکایت برترى سخاوت بر شجاعت


رباعیات خیام

رباعی شماره ۴۱

گویند کسان بهشت با حور خوش است

من می گویم که آب انگور خوش است

این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار

کاواز دهل شنیدن از دور خوش است

 

رباعی شماره ۴۲

گویند مرا که دوزخی باشد مست

قولیست خلاف دل در آن نتوان بست

گر عاشق و می خواره به دوزخ باشند

فردا بینی بهشت همچون کف دست

 

رباعی شماره ۴۳

من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت

از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت

جامی و بتی و بربطی بر لب کشت

این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت

 

رباعی شماره ۴۴

مهتاب به نور دامن شب بشکافت

می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت

خوش باش و میندیش که مهتاب بسی

اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت

 

رباعی شماره ۴۵

می خوردن و شاد بودن آیین منست

فارغ بودن ز کفر و دین، دین منست

گفتم به عروس دهر کابین تو چیست؟

گفتا دل خرم تو کابین منست

حکیم عمر خیام

مجموعه دو بیتی های باباطاهر عریان سری یازدهم

دوبیتی شماره ۵۱

تویی آن شکرین لب یاسمین بر

منم آن آتشین دل دیدگان تر

از آن ترسم که در آغوشم آیی

گدازد آتشت بر آب شکر

 

دوبیتی شماره ۵۲

گلش در زیر سنبل سایه پرور

نهال قامتش نخلی است نوبر

ز عشق آن گل رعنا همه شب

چو بلبل ناله و افغان برآور

 

دوبیتی شماره ۵۳

دمی بوره بوین حالم ته دلبر

دلم تنگه شبی با مو بسر بر

ته گل بر سر زنی ای نو گل مو

به جای گل زنم مو دست بر سر

 

دوبیتی شماره ۵۴

به روی ماهت ای ماه ده و چار

به سرو قدت ای زیبنده رخسار

که جز عشقت خیالی در دلم نی

به دیاری ندارم مو سر و کار

 

دوبیتی شماره ۵۵

دیم آلاله ای در دامن خار

واتم آلالیا کی چینمت بار

بگفتا باغبان معذور میدار

درخت دوستی دیر آورد بار

 

مجموعه دو بیتی های باباطاهر، دو بیتی های باباطاهر عریان، دو بیتی های باباطاهر، دو بیتی باباطاهر عریان، باباطاهر عریان،
مشاعره با دو بیتی های باباطاهر، مشاعره با اشعار باباطاهر